خدا

فقط قصدم اینه که تجربیات خودم رو در تحولی جدید بنویسم. تحولی که مثل یه زندگی دوباره شد.

خدا

فقط قصدم اینه که تجربیات خودم رو در تحولی جدید بنویسم. تحولی که مثل یه زندگی دوباره شد.

پیش‌مرگ (۵)

شمردن این لحظه ها رو روزها کار هر روزم شده! 

خسته‌ام.... 

اگه می‌خوای فکر کن شورشو درآوردم. 

اگه می‌خوای بگو بسته اینهمه غمو تمومش کن. 

اگه می‌خوای بگو تو سال جدید چرا اینهمه غم؟ قشنگ بنویس. 

اگه می‌خوای بگو امیدتو از دست نده. خدا بزرگه. 

هر چی که می‌خوای بگو ... اما برای من همه چیز تمومه و من این تموم شدنو دوست دارم. 

حتی یه لحظه هم ناراحت نیستم. 

جز برای اون لحظه هایی که از خدا گذشتم و چشممو رو گناهام بستم. 

دستام بازتر از این نمیشه! 

با تموم گناها و اشتباهاتم چه اونایی که از عمد بوده و چه اونایی که ندونسته انجامش دادم... 

هر لحظه برای تموم شدنش دعا می‌کنم. 

خدا نوشت 

منو تو آغوشت بگیر خدا... می‌خوام بخوابم..................  

نظرات 16 + ارسال نظر
کـــــــافشین یکشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 06:26 ب.ظ http://NOW.BLOGSKY.COM


بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام و درود بر شما همرزم خدائی ام

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه
سی سال از نقطه عطف انقلاب اسلامی در ایران گذشت اما هنوز بعد از انقلاب نشده است! بیست سال از نوشیدن جام زهر تحمیل های خواص توسط آن یگانه دوران برای یک صلح حسنی سپری شد اما هنوز سلاله حسین علیها سلام در وسط میدان ایستاده است و ما را به همت مضاعف و تلاش مضاعف یعنی یک مجاهده همگانی برای در هم شکستن کامل هیمنه این دشمنان غدّار و این گرگان خونخوار دعوت می کند
کابالیستها ( یا همان به اصطلاح فراماسونهای ) حیله گر که از زمان حضرت نوح نبی در فضای فرعونی و جادوگری خود وارثان آنخماهوها هستند دیروز با یوسف درافتادند ، آمدن موسی را به فرعون گزارش کردند گوساله سامری و اهرام را ساختند به خیال خود عیسی را به دار کشیدند در قالب بنی نظیر و بنی قریظه در حاشیه مکه ساکن شدند و حضرت عبدالله پدر پیامبر خاتم را قبل از ولادت آن حضرت به شهادت رساندند و دستشان به خون انبیاء و ابناء انبیاء و پیروان صدیقشان یک به یک آلوده شد که کعب الاحبار و سندی ابن شاهک نمونه های این خباثت عظیم بودند و اینک در سالهائی که بیشتر از همیشه تاریخ امید ظهور آن منجی آخرین برای در هم پیچیدن طومار این شجره ملعونه در دلها شراره می کشد در کمین هرچه خوبی نشسته اند تا بدها و خوبها معجزه ها و جادوها را در جنگ نرم خود یکی کنند آنها ریشه های شجره طیبه انقلاب محمدی صلوات الله علیه و آله را نشانه گرفته اند شما هم ریشه های این درخت زقوم را بزنید آنها ولایت الهی را می زنند شما ولایت غیر الهی را هدف قرار دهید آنها ادب و عفت را نشانه گرفته اند شما بی ادبی ها را تمسخر کنید و نژاد پرستی آریائی و فارس و ترک را تحقیر کنید که اولین نژاد پرست شیطان بود که دعوی خلقتنی من نار می کرد مطمئن باشیم تا زمانی که دیو حرص و حسد و کبر در درون انسانی هست دلش فرشته خو نمی شود
و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی
و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین
19/1/89

محمد یکشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 06:54 ب.ظ http://open-eyes.blogsky.com

سلام سینا جان...
اقا شرمنده من یه ذره شعورم پایینه که سر نزدم.
بازم عذر می خوام ازت.!!!!!!!

ای بابا! این حرفا چیه پسر؟
اینا رو نگفتم که این جوابو بهم بدی!
ببی‌خیال!
اشتباه از من بوده حتماْ که نسبت بهت کم لطفی کردم.

محمد یکشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 06:59 ب.ظ http://open-eyes.blogsky.com

سینا یه چیزی بهت میگم.
منم یه مدت همین جوری بودم.چیزی حدود ۲-۳ سال.
ولی تنها چیزی که نصیبم شد تنهایی و بدبختی بود.

خیلی خوبه که می خوای به خدا نزدیکتر بشی ولی اگه از همه چیز
دست بکشی نه تنها بهش نزدیک نمیشی تازه برعکسم میشه....

از هر چیزی که فکر می کنی بهت لذت و شادی میده استفاده کن.
البته نه همه چیز!!!!

ببینم چی میگی.بازم حرف دارم که بعدا بهت می زنم.

میتونم بپرسم منظورت از همینجوری بودم یعنی چی؟ یعنی چه جوری بودی؟
بعدشم کی گفته که من از همه چیز دست کشیدم؟
من زندگی می‌کنم. مثل همه ی آدما!
اما دلبستگی‌ای به دنیا ندارم.
چیزی تو این دنیا بهم لذت نمیده مگر اون چیزایی که منو یاد اون بندازه.
منتظرم باقی حرفات هستم داداش!

Ξ T Ξ Я N ∆ L یکشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:36 ب.ظ http://eternal.blogsky.com

تو چته؟
چیزی هست که نمی دونم راجع به این کامنتت این پستات؟

بپرس تا جوابت رو بدم.

کوهستان دوشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 09:33 ق.ظ

خدا اونایی رو که امیدشونو از دست دادن رو تو آغوش نمیگیره .

نمی‌دونم چرا فکر می‌کنی من امیدم رو از دست دادم.
من زندگی می‌کنم.
از زندگیمم نهایت لذت رو می‌برم چون خدا رو تو لحظه لحظه و ثانیه به ثانیه‌اش حس می‌کنم.
اینه دلم می‌خواد تو آغوش اون آرامش بگیرم هیچ ربطی به امید نداره.

Ξ T Ξ Я N ∆ L سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:02 ق.ظ http://eternal.blogsky.com

جرات نمی کنم بپرسم

گاهی اوقات نفس کشیدن هم جرات می خواد رفیق

محمد سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:42 ق.ظ http://open-eyes.blogsky.com

منظورم اینه که به هیچی دلبستگی نداشتم.
اما خودمو گول میزدم.
خیلی چیز ها توی این دنیا هستن که واقعا بهت امید میده.
یه نگاه به دور و برت بنداز...


ببین تو رفیقی به خوبیه من داری!!!!!!!!!!
حال کردی اعتماد به نفس و؟!!!!

بازم میگم من ناامید نیستم!
خراب این اعتماد به نفستم.

ندا پنج‌شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:05 ق.ظ http://neday-zendegi.blogsky.com

سلام دوست عزیزم
میتونم خواهش کنم مقاله منزل خدا منو بخونی مال دیشب است
عزیزم اگر هم تمایل داری بیا تبادل لینک کنیم

چشم.
حتماْ در اولین فرصت می خونم.

پسرسرا پنج‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:09 ق.ظ

سلام من از این چیزهاییکه نوشتی چیزی سر در نیاوردم فقط اومدم بگم که وبون آپ شد
بابای

ممنون

س م ح پنج‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:47 ق.ظ http://baraye1bar.blogsky.com

:))

me too

محمد شنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 04:42 ب.ظ http://open-eyes.blogsky.com

کجایی پسر؟
نیستی؟

ممنون که سراغمو میگیری. رفتم که برم... اما انگار هنوز وقتم نشده بود.

دوست خوب یکشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 04:24 ب.ظ http://www.afamehdi.blogsky.com

زندگی خالی است پر کنید آن را
زندگی یک مشکل است با آن روبرو شوید
زندگی یک معادله است موازنه کنید
زندگی یک معما است آن را حل کنید
زندگی یک تجربه است مرور کنید
زندگی یک مبارزه است قبول کنید
زندگی یک کِشتی است با آن دریانوردی کنید
زندگی یک سؤال است جواب بدهید
زندگی یک موفقیت است لذت ببرید
زندگی یک بازی است برنده و پیروز شوید
زندگی یک هدیه است آن را دریافت کنید
زندگی دعا است آن را به‌طور یکنواخت بخوانید
زندگی درد است آن را تحمل کنید
زندگی یک دوربین است بنابراین بهتر است با آن با صورت خندان و شاد روبرو شوید.

سلام بر شما که انقدر خوب می نویسی خیلی با جمله هات حال کردم اما شعر بالا رو چند بار بخون دوست عزیز چرا انقدر باید مایوس باشی منم مشکل زیاد دارم اما هیچ وقت به خودم اجازه نمی دم همچین حرفایی بزنم.
خوشحال می شم بم سر بزنی
دوست خوب

ممنون که سر زدی.
برای بار ۱۰۰۰ ام میگم. من ناامید نیستم.

پسرسرا دوشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:10 ب.ظ http://sinasadra.blogsky.com/

سلام
خیلی وقته بهم سر نزدید دلتنگتونم

مرضیه سه‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 04:46 ب.ظ http://www.azadebash.blogfa.com

فکر نمی کنی یه کم حرفات تناقض داره؟ کسی که خسته است، و لحظه شماری می کنه که زندگیش تموم بشه آدم امیدواری نیست. لااقل تجربه این طوری میگه. شاید شما با بقیه فرق داری!!!
یه احتمال هم هست که خیلی عاشق خدا شده باشی.امیدوارم. اگه این طوره منم برات دعا می کنم زودتر بری تو آغوشش.

Ξ T Ξ Я N ∆ L جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:04 ق.ظ http://eternal.blogsky.com

رفته ای که نیایی دیگر؟
تازه داشتم عادت می کردم.

میام. به محض اینکه یک کم بهتر شدم حتماْ میام

یلدا جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:16 ب.ظ http://WWW.DOKHTARESARMA.BLOGSKY.COM

سلام...عشقم منم با خودت ببر

عشق چون تو زیباست
چون تو ساکت؛ پرحرف

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد