خدا

فقط قصدم اینه که تجربیات خودم رو در تحولی جدید بنویسم. تحولی که مثل یه زندگی دوباره شد.

خدا

فقط قصدم اینه که تجربیات خودم رو در تحولی جدید بنویسم. تحولی که مثل یه زندگی دوباره شد.

پیش‌مرگ (۱۳)

اینقدر خسته ام که نمی تونم چشامو از هم باز نگه دارم. 

با این حال خدا رو شکر می‌کنم به خاطر این خستگی! 

چراش خیلی ساده است. 

واسه اینکه یه کاری دارم که انجام بدم هر چند که خسته‌ام کنه! 

واسه اینکه مثل خیلیای دیگه بیکار نیستم و دستم به دهن خودم می‌رسه! 

واسه اینکه درس می‌خونم تا اونو بهتر بشناسم هر چند که مجبور باشم واسه امتحانام تا صبح بیدار باشم! 

واسه اینکه یادم میندازه خستگی‌ناپذیر ابدی تویی که همیشه بیداری٬ حتی وقتی من از خستگی بیهوشم! 

دوست دارم.... 

بیدار باش و روحمو تازه کن! 

همیشه بیدار باش چون وقتی تو بیداری آرامش تو وجود منه! 

عاشقتم آروم جونم!

نظرات 3 + ارسال نظر
سارا سه‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:23 ق.ظ http://www.sara4164.blogfa.com

پس قدر موقعیتتو بدون

می‌دونم.
و ممنون.

موچه چهارشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:42 ق.ظ

خوبی خستگی اینه که تا سر میذاری روی بالش خوابت میبره

این جنبه‌اش رو فراموش کرده بودم.
ممون به خاطر یادآوری به موقع.

امیرعلی پنج‌شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:21 ب.ظ http://sinasadra.blogsky.com/

سلام
در جامعه مجازی گل و بلبل زیستن هنر است
وقتی که هر روز بهای تنت را از تو میپرسند
آپ کردم

حتماْ سر می‌زنم. اما بهتر نیست وقتی می‌یای یه نظری هم درباره‌ی نوشته‌های من بدی؟!
به هر حال هر طور که راحت‌تری ایرادی نداره.
اینقدر که چشمت به این جمله‌ها میفته جای شکر داره!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد