خدا

فقط قصدم اینه که تجربیات خودم رو در تحولی جدید بنویسم. تحولی که مثل یه زندگی دوباره شد.

خدا

فقط قصدم اینه که تجربیات خودم رو در تحولی جدید بنویسم. تحولی که مثل یه زندگی دوباره شد.

پیش‌مرگ (۹)

این روزا خدا کنار من راه میره... 

خیلی قشنگه که مدام زیر گوشم زمزمه می‌کنه... 

نمی‌دونم اونه که داره کنار من راه میره یا منم که دارم رو ابرا کنارش راه میرم... 

هر کدوم از اینا که باشه٬ مهم نیست. 

مهم اینه که ما کنار هم راه می‌ریم و با هم حرف می‌زنیم 

من همیشه از دلتنگیام میگم. 

از لحظه‌هایی که دوست دارم کنارش باشم و اون کنار من باشه. 

از لحظه‌هایی که ازش دور میشم و حس می‌کنم داره از بالا بهم نگاه می‌کنه. 

اون گناهام رو بهم یادآوری می‌کنه و میگه «نگران نباش! همه اینا تموم میشه. من دوستت دارم و منتظر دیدنت هستم. فقط کافیه تمام تلاشتو بکنی که بیای پیش من!» 

و من سرم رو پایین میندازم و میگم باشه٬ هرچی تو بگی عمر من...

نظرات 5 + ارسال نظر
Ξ T Ξ Я N ∆ L شنبه 8 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:31 ب.ظ http://eternal.blogsky.com

خیلی وقت است که حتی خدا هم از کنار من عبور نمی کند ...

چشمهات رو باز کن.
گوشهات رو شنوا کن.
نگاهعت رو بشور.
خدا همیشه هست.
این ماییم که از کنارش عبور می‌کنیم.

اسم من هیچ کس شنبه 8 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:58 ب.ظ http://bamzi.blogsky.com/

سلام سینا جان به خدا هر چی می کنم حداقلش به اونایی که اعتقاد دارم پایبند باشم.
خیلی سعی می کنم اونی باشم که من درونم می خواد .
ولی گه گداری پام می لغزه یادم می ره چی گفتم چیتصمیم گرفتم.
ولی بازم می خوام کنار خدا باشم.
اون از خدا می خوام که کمکم کنه
دوم عزیز دلم دست مار و هم بگیر ثواب داره.

همه‌ی ما تمام سعیمون رو می‌کنیم تا به درونمون پایبند باشیم. طبیعیه که گاهی اوقات از مسیرمون منحرف بشیم. منم همینطوریم. اما مهم اینه که بدونیم منحرف شدیم تا بتونیم برگردیم به مسیرمون.
امیدوارم خدا دست همه‌ی ما رو بگیره.
منم مخلصت هستم.

هیچ کس جان یکشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:00 ق.ظ http://bamzi.blogsky.com/

در ضمن زود زودی بیا که دلمون تنگ نشه.
مرد خدا دارم کامنتا مو نگاه می کنم دیگه جز تو ستایش کسی دیگه نمونده لاقل تو کنار مون باش.
مخلصت
هیچ کس جان

چشم. حتماْ سر می‌زنم. اگه کوتاهی می‌کنم واسه امتحاناست. ببخش رفیق.

ستایش یکشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:37 ق.ظ

کاشکی همیشه دیدون اینجوری بود .
بر فرض که هست :کاش همیشگیی بود و هیچ وقت تموم نمیشد .کاش..

مهم اینه که یادش باشیم.
گاه گاه بهتر از هیچوقته.

امین چهارشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:21 ب.ظ

در شگفتم از کسى که مرگ را فراموش میکند در حالیکه کسانى را که میمیرند مى‏بیند .
امام علی(ع)
فکر کنم تو همیشه به یاد مرگی... خوش به حالت ما که غافلیم

وقتی کسایی رو که می‌میرن می‌بینیم٬ برامون عادت میشه. واسه همینه که مرگو باور نداریم. اما بهش عادت می‌کنیم. مثل یه حادثه که هیچوقت برای خودمون اتفاق نمیفته و ما مثل یه فیلم نگاهش می‌کنیم.
سعی می‌کنم همیشه به یاد خدا باشم. نه مرگ.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد