یه وقتایی دلت نمیخواد کسی رو ناراحت کنی اما حرفایی داری که باید به کسی بگی و گفتنش اونو ناراحت میکنه.
شده تا به حال بخوای یه جای خلوت باشی و هیچکس نباشه؟
مثلاْ وسط یه جنگل تو یه کلبهی چوبی؟
یا توی یه قایق وسط دریا؟
یا قلهی یه کوه که شهر زیر پات باشه...
در عین حال از تنهایی بترسی و دلت بخواد یکی پیشت باشه. یکی که از نگاهت همه چیو بفهمه.
همین حسو دارم...
حوصلهی هیچ چیز و هیچکسو ندارم و در عین حال از تنهایی به شدت میترسم.
منو تو آغوشت بگیر خدا میخوام بخوابم...
آخه تو تنها کسی بودی که دادی جوابم
منو تو آغوشت بگیر میخوام برات بخونم
روی زمین چقدر بده میخوام پیشت بمونم
کی گفته باید بشکنم تا دستمو بگیری ؟
خسته شدم از عمری غربت و غم و اسیری
کی گفته باید گریهی شبامو در بیاری
تا لحظهای وقت شریفتو واسم بذاری ؟
توی آغوش تو آرامش محضه
منو با خودت ببر حتی یه لحظه
بغلم کن منو بردار ببرم دور
ببرم از این زمین سرد و ناجور
وقتی باید واسهی رها شدن یه بیفروغ بود
واسه آرامش نسبی کلی حرفای دروغ بود
توی دنیا هرچیزی قیمتی داره حتی وجدان
اینارو هیچجا ندیدم نه تو انجیل نه تو قرآن
وقتی دنیا همه حرف پوچ و مفته
صدای هقهقتو پس کی شنفته؟
تو که میگی پیشمی تا لحظهی مرگ
این که میگن میشکنی رنجم میدی بگو کی گفته؟
توی آغوش تو دیگه تنها نیستم
هر نفس اسیر دست غمها نیستم
دیگه عاشقانهتر از عاشقانهام
واسه موندن دیگه با بها بهانهام
توی آغوش تو از درد خبری نیست
از دروغ و حرفای زرد اثری نیست
نمیبینی کسی از حراس نونش
جلو حرف ناثواب بنده زبونش
توی آغوش تو آرامش محضه
منو با خودت ببر حتی یه لحظه
بغلم کن منو بردار ببرم دور
ببرم از این زمین سرد و ناجور
توی آغوش تو.....
سلام.
این حس و من همیشه یدک می کشم.
دوست دارم که دست اون کسی رو که واقعا منو درک می کنه بگیرم و با خودم ببرمش یه جای خلوت.
که فقط من و اون و خدا باشیم تا از شر این زندگی شلوغ راحت بشیم.
وبلاگ جالبی داری.من لینکت کردم.خوشحال میشم منم لینک کنی.
کاش فقط مساله خواستن یا نخواستن شلوغی بود و آدماش. گاهی دلت حتی زندگی رو هم نمیخواد.
ممنون که لینک دادی. منم لینکت کردم.
منم با محمد موافقم!
شاید یه جرقه تو زندگیت تو رو از شر این اتیکتی که خودت رو خودت زدی خلاص کنه!!!
ممنونم که با محمد موافقی!!! میشه یه سوال ازت بپرسم. لطفاْ بگو منظورت از این «اتیکت» چیه؟
مرسی از اینکه بهم سر زدی
شاید بازدیدم خیلی کم باشه ولی بازم مینویسم
اگه بچه های با مرامی مثل شما نباشن مطمئا وبم سقوط میکنه
مرسی از اینکه اومدی
لینکت کردم
ممنون که تو هم سر زدی.
بابت لینک هم ممنون.
سلام سینا جان
ممنونم که به من سر زدی
و ممنون بابت نظرت لطف کردی
راستش من این پستت رو خوندم
خیلی حس عجیبیه ولی منم دارمش
در ضمن نوشته هات واقعا دلنشینن
خوشحال میشم بازم وبم بیای و من هم حتما میام
آپ کردی خبرم کن
موفق باشی
منم ممنونم که سر زدی.
عجیبه که همه همین حس رو دارن. اگه همه قراره برن یه جای خلوت٬ شاید واسه همینه که هیچ جای خلوتی پیدا نمیشه!
حتماْ بهت سر میزنم
قابلی نداشت اینکه با محمد موافقم!!!
من با تمام عقایدش موافقم!
عقاید توام زیبان!پاکن!رنگ و بوی خدا و آسمون میدن!!!
شاید جالب باشه برات اگه بگم وقتی نوشته هات رو می خونم بوی بوته و خاک بارون زده به مشامم میرسه!
این می تونه مال بی ریایی نوشته هات باشه!
الان زیاد وقت ندارم وگرنه ۲تا متن جالب و واقعا تاثیر گذار در خصوص معشوقت(خدا)میذاشتم برات.
اتیکت تنهایی و غم!
شاید یکی بشه همدمت که بانی لطف و عشق خدا باشه برات!
شاید جواب عشق بازیات با خدا باشه....
به اینا فک کن.
ممنون
ممنون که بازم سر زدی.
از اظهار لطفت هم ممنون.
اتیکت من اصلاْ اتیکت تنهایی و غم نیست. از این بابت اشتباه متوجه شدی.
به همه چیزای یکه فکر میکردم. از این به بعد بیشتر فکر میکنم. ممنون.
ببخش سینا یادم رفت بگم:
برام عجیبه چرا هرکی انس می گیره با خدا تو حالت افسردگی و تنهایی و اندوه و ماتم فرو می ره؟
اون که زیباترین و مهربونترینه!اونکه آرامش بخش ترینه!!!
خوبه ما که عاشقشیم تو عشقمون تجدید نظر کنیم!
زیباش کنیم!!!ببینیم چی تو این عشق ارضامون می کنه!!!
اینجوری ازش لذت ببریم...
فکر میکنم دلیل این حزن و اندوه خدا نیست. دلیلش اینه که میفهمیم چقدر ازش دوریم.
خود انس گرفتن با خدا که افسردگی و تنهایی و اندوه و ماتم نمیاره. اینکه چشمامون به اطرافمون باز میشه و میفهمیم که چقدر قدرنشناس بودیم ناراحتی میاره. اینکه میبینیم آدمای اطرافمون چطور جلوی بندهی خدا سر خم میکنن و چطور جلوی خدا از کوچکترین خواستهاشون هم نمیگذرن و طلبکارانه ازش چیزایی میخوان که به صلاحشون نیست واست تنهایی میاره.
وگرنه خود خدا که هیچکدوم از اینا نیست. اون نفسه. عشقه. تازگی. سرسبزیه. طراوته. همش قشنگیه.
سلام خوبین
من یه آپ جدید گذاشتم یه بحثی بین وبها دیگه در مورد ارسلان دانیال یه طرف هومن و مهران یه طرف حالا من هم یه آپ میزارم اگه بیاین خوشحال میشم
صدرا
حتماْ میام.
سلام
قشنگ بود
آخه گفتی برم توی وبلاگ اون کی بود م.س. نمی دونم چی ! من با وبلاگ های خودمونی بیشتر حال می کنم تا اینطور وبلاگا
فکر می کردم این وبلاگ متروکه شده
آره داداش. قرار بود اونجا بنویسم. اما خود دوباره برگشتم. دیدم هیچ جا خونه ی خود آدم نمیشه.
ممنون که سر زدی.
خونهی دلت متروکه نشه!
آخه جرا اینقدر غمگینی؟
دلت غمگین نباشه. شما بخندین. انگار من خندیدم.
مرسی که سر میزنی.
سسسسسسسسسیییییییناااا
جوووووووووووووووووووونننننننننننننننننننننننننننننننممممممممممممم
سلام
زودتر از همه سال نو رو بهتون تبریک میگم آخرین آپمونو گذاشتیم
تشریف بیارین
سینا
سال نوی شما هم مبارک. خسته نباشید. امیدوارم سال پرباری پیش رو داشته باشید.