تا به حال شده حس کنی خدا داره رو سرت دست میکشه؟!
به یه باد بهاری که گرمای خورشید رو از رو پوستت دور میکنه ...
یا یه برگ که روی سرت میفته ...
یه یه نسیم که بوی گلا رو از زیر بینیت رد میکنه ...
یا یه پرنده که نمیدونی رو کدوم شاخه نشسته اما انگار زیر گوشت داره آواز میخونه ...
یا صدای باد که برگای درختو به هم میزنه و انگار صدای بارون میشنوی...
ممنونم
باد بهاری٬ برگ٬ نسیم٬ پرنده٬ بارون و ...
میدونم که اینهمه زیبایی رو به خاطر لذت من خلق کردی.
اما اگر میدونستی چقدر برای دیدن خالق این زیباییها بیتابم٬ حتی یه لحظه هم درنگ نمیکردی...
از این انتظار خستهام...
دلم میخواد خالق اینهمه شکوهو ببینم.
دلم میخواد اونی که اینهمه منو دوست داشته که با این دقت و ظرافیت برام اینهمه زیبایی آفریده ببینم.
منو دریاب نفسم...
سلام
حالم از دنیا داره بهم میخوره
از این دنیای ک..............
از همه ی خانومای محترم عذر می خوام که این جمله رو نوشتم
اما واقعاْ لقب دیگهای نمیشه به این دنیا داد.
آدماش....
این آدمای.....
چقدر امشب شاکیام....
فکر می کردم همه چی تموم شده.
اما انگار هنوز باید بمونم و بازم بشمرم.
۱
۲
۳
۴
۵
.
.
.
.
.
.